ابعاد مسئوليت اجتماعی شرکت ها و جايگاه مسئوليت اجتماعی
ابعاد مسئوليت اجتماعی شرکت ها و جايگاه مسئوليت اجتماعی شامل موارد زیر است:
- مسئوليت اقتصادی
- مسئوليت قانونی
- مسئوليت اجتماعی
- مسئوليت اخلاقی
چگونگی تغییر مسولیت اجتماعی
در طول دهه های گذشته مسئوليت اجتماعی به عنوان يک مفهوم پيچيده بين صاحب نظران دانشگاهی و ساير افراد توسعه يافته است . از بين اولين صاحبنظران اين مفهوم می توان به پرفسور آدلف و برل (استادان دانشگاه هاروارد )اشاره کرد که آنها معتقد بودند مديران تنها مسئول سهامدارن شرکت خود هستند. در حالی که پروفسور داد معتقد بود مديران نه تنها مسئول سهامداران هستند بلکه مسئول کل جامعه هستند. او همچنين معتقد بود مديران علاوه بر مسئوليت اقتصادی ، مسئوليت اجتماعی نيز در قبال جامعه دارند چون قانون به شرکت ها اجازه می دهد و آنها را ترغيب می کند تا به جامعه خدمت ارائه دهند.
در طول دهه های ۱۹۵۰و ۱۹۶۰ آمريکا شاهد جنبش های فعال و مدرن بود که اين جنبش ها شامل جنبش مصرف کنندگان ، جنبش محيط زيست وجنبش های اجتماعی بود.همچنين سازمانهای غير انتفاعی که تأکيدشان روی اعمال اخلاقی کسب و کارهاست ، بوجود آمد و با همکاری اين سازمانها با رسانه های عمومی ، آگاهی های مردمی از فعاليت ها و اقدامات شرکتها افزايش يافت . توجه رسانه ها به اقدامات شرکت ها می تواند موجب لکه دار شدن اعتبار شرکت ها شود که اين به نوبه خود منجر به کاهش فروش و کاهش رضايت کارمندان و مصرف کنندگان می شود و منجر به وضع قوانين و مقرراتی می شود که به ضرر شرکت ها است.از دهه ۱۹۷۰″ مسئوليت اجتماعی شرکت ها ” به” پاسخ گويی اجتماعی شرکت ها ” تغيير يافته است .
ابعاد سه گانه مسئوليت اجتماعی در سطح کلان
- مسئوليت های اقتصادی
- مسئوليت اجتماعی
- مسئوليت زيست محيطی
سطوح مسئوليت اجتماعی
مسئوليت اجتماعی در سه سطح سازمان ها ،ناحيه ای بخشی و ملی مطرح می شود
- سازمان ها
مديريت استراتژيک نوآوری ، مديريت استراتژيک منابع انسانی ، ايجاد شايستگی ، مدل های جديد برای سازمان دهی کار و موافقت های نوآوری.
- ناحيه ای و بخشی
توسعه گروهی (خوشه ای ) ، شبکه ها و مشارکت ها برای نوآوری ، برنامه هايی برای توسعه بخشی و يادگيری ناحيه ای .
- ملی
هماهنگی (سازگاری ، نوآوری ، تحصيلات و سياست های بازرگانی) ، سيستم های ذينفعان در جهت تغيير سيستم های پيش بينی برای منابع جديد جهت اشتغال ، برنامه های فعال برای تعليم و تربيت و آموزش ، استراتژی يادگيری در طول زندگی ، تنظيم بازار نيروی کار ، انتقال و ايجاد صلاحيت ها و شايستگی ها.