رئالیسم تهاجمی در سیاست بینالملل
رئالیسم تهاجمي از تبيين سياست خارجي به فهم سياست بينالملل ميرسد. رئالیسم تهاجی دستیابی به امنيت مطلق را در رأس خواستههای قدرتهاي بزرگ قرار میدهد كه با رقابت در یک فضای آنارشیک در نظام بینالملل تنها از طريق قدرت و دستيابي به هژمون قابل تحصيل است.
آنارشی از دید رئالیسم تهاجمی
رئالیسم تهاجمی چنین استدلال میکند که آنارشی، دولتها را وادار می سازد که قدرت نسبی خود را به حداکثر رسانده زیرا امنیت و بقا در درون نظام بینالملل هیچگاه قطعی نیست و دولتها میکوشند با به حداکثر رساندن قدرت و نفوذ خود، امنیت خویش را به حداکثر برسانند.
از دید واقع گرایان تهاجمی برای امنیت در فضای آنارشی بینالمللی دولتها میکوشند با به حداکثر رساندن امتیازات نسبی خود به آن نائل شوند.
علل رفتار تهاجمی بازیگران دولتی
در راستا تلاش بازیگران دولتی برای به حداکثر رساندن قدرت و امنیت، دولتها به اقدامات تهاجمی و به ضرر دیگر بازیگران روی آورند. از نظر واقع گرايان تهاجمي، علل و توجيه رفتارهاي رقابت آميز در راستاي كسب قدرت بين قدرت هاي بزرگ از پنج فرض متأثر از نظام بين المللي ناشي میشود.
البته اين فرضها به تنهايي نميتوانند علت و عاملی برای رفتار رقابت آميز دولت ها باشند، بلكه با در نظر گرفتن همزمان اين فرضها مي تواند دليل قابل قبولي براي رفتار متجاوزانه ي دولت ها باشد.
فرضیات رفتار رقابت آمیز بازیگران دولتی
– وجود آنارشي در سيستم بين المللي
– عدم اطمينان دولتها از مقاصد و نيات يكديگر
– مهم ترين و اولين هدف قدرتهاي بزرگ حفظ بقا مي باشد.
– عقلايي بودن قدر تهاي بزرگ
– دارا بودن ميزاني از توانايي هاي نظامي تهاجمي
نئورئالیسم به روایت مرشایمر:
مرشایمر یکی از نظریه پردازان رئالیسم تهاجمی معتقد است ساختار نظام بین الملل بازیگران را به سوگیری تهاجمی سوق می دهد.چرا که در فضای آنارشیک دولتها از میزان قدرت رقبا و نیات آنان آگاهی ندارند پس پیوسته دنبال افزایش قدرت نظامی خود هستند.
دولتها در ساختار نظام بین الملل علاوه بر کسب قدرت نسبت به دیگران رفتار تهاجمی دارند.
نهادهای بینالمللی از دیدگاه مرشایمر
میرشایمر نهادهای بینالمللی را مهم تلقی نمیکند و معتقد است دولتها گاهی از طریق نهادها عمل می کنند، اما آنچه اصل است توزیع قدرت میان کشورهاست.
از دیدگاه مرشایمر بازیگران دولتی قدرتمند به نهادها شکل میدهند تا بتوانند سهم خود را از قدرت جهانی حفظ کنند و یا حتی آن را افزایش دهند. دولت ها باید بر اساس آنچه رئالیسم تهاجمی دیکته میکند عمل کنند، زیرا این بهترین راه بقا در فضای آنارشیک نظام بینالملل است.
عامل ترس دولتها از نظر مرشایمر
۳ عامل در نظام بین الملل باعث ترس دولت ها از یکدیگر می شود:
۱- فقدان نهاد مرکزی
۲- دولت ها همیشه دارای یک توانمندی های نظامی هستند
۳- دولت ها نسبت به نیات هم بی اعتمادند.
هژمونی از نگاه مرشایمر
در نگاه مرشایمر برای هژمون شدن ۳ مولفه لازم است:
۱- ثروت حداکثری
۲- قدرت زمینی برتر
۳- توفق هستهای
خاتمه کلام
به طور خلاصه رئالیسم تهاجمي از تبيين سياست خارجي به فهم سياست بينالملل مي رسد و رسيدن به امنيت مطلق را مهم ترين خواسته قدرتهاي بزرگ ميداند كه تنها از طريق قدرت و دستيابي به هژمون قابل تحصيل است. قدرتهاي مزبور، بازيگران اصلي نظام بينالملل هستند و در يك محيط آنارشيك به دنبال حفظ بقا و افزايش قدرت خود ميباشند و لذا در طرح و برنامه ريزي سياست خارجي خود، تلاش دارند نسبت به ديگر بازيگران به برتري برسند.