ادبیات کودک
ادبیات کودک یکی از ابزارهای انتقال فرهنگ به نسل بعد است. بنابراین نمیتواند خالی از پیام و اندیشه باشد این ادبیات برای کودکان به وجد می آید چون خوانندگان این آثار در سنین رشد فکری و عاطفی هستند خالق اثر بخصوص وظیفه دارد با پیام خود به رشد همه جانبه کودک و نوجوان کمک کند. در این نوع ادبیات تقریبا این همفکری وجود دارد که در کتاب کودک باید چیزی برای گفتن و چیزی برای آموختن وجود داشته باشد. در این حیطه بسیاری پذیرفته اند که آثار ادبی از ارزشها، عقاید و آرمانهای خاصی منطبق با ملاحظات فرهنگ پذیری و اجتماعی شدن کودک باید دفاع کند.
ایجاد ارتباط، مقدمه نقش تعلیمی
وقتی نقش تعلیمی برای شعر کودک قائل می شویم باید مقدمه آن را که ایجاد ارتباط است بپذیریم. بدون ایجادارتباط نمیتوان انتظار داشت که تعلیمی صورت گیرد. پس باید این نوع شعر مقتضای حال مخاطب را در نظر داشته باشد و به توان ذهنی و ادراکی او توجه نماید. هدف این نوع ادبیات ایجاد ارتباط باکودک است برخلاف ادبیات که در معنای خود که گاه ادعا می شود بدون توجه به مخاطب خلق میگردد، ادبیات کودک لزوما مقید به مخاطب است. البته جنبه تعلیمی و تربیتی شعر کودک معطوف به فرستنده پیام یعنی شاعر است که دراینجا نماینده ارزش های جامعه بزرگسال است .
هدف طرفین ارتباط در نقش تعلیمی
هدف دوطرف این ارتباط یعنی شاعر و کودک بر هم منطبق نیست شاعر میخواهد با زبان شعر چیزی را بیاموزاند یا تایید کند و کودک شعر را میخواند اما نه برای این که چیزی بیاموزد کودک شعر میخواند چون شعر خواندن برای او لذت بخش است کودکان و نوجوانان با هیچ یک از این هدف ها کاری ندارند همانطور که هیچ هدفی از بازی ندارند جز از لذت بردن از بازی و نفس بازی. شعر را هم برای این میخوانند که لذت ببرند چون ذاتا به شعر علاقه دارند و از آن خوششان می آید همانگونه که به بازی علاقه دارند واز آن خوششان می آید.
یکی از اهداف این نوع ادبیات
یکی ازاهداف این نوع ادبیات که بعد از انقلاب اسلامی درایران عمیقا مورد توجه قرار گرفت بیان مسائل دینی و مذهبی است که درصد بالایی از این اشعار را به خود اختصاص داده است تفکر و اندیشه در جهت اعتقاد به باورهای ایدئولوژیک و به ویژه مذهب یکی از محورهای اساسی در شکل گیری اندیشه خاص در شعر کودک و نوجوان در کشور ماست.