افسردگی ، رایجترین اختلال روانی
افسردگی ، رایجترین اختلال روانی است كه اخیرا به شدت رو به افزایش نهاده است. افسردگی را سرماخوردگی بیماری روانی نیز مینامند. تقریبا همه، حداقل به صورت خفیف احساس افسردگی كردهاند. احساس دمغی، بیحوصلگی، غمگینی، ناامیدی، دلسردی و ناخشنودی همگی از تجربیات افسردگی رایج هستند. این حالت را افسردگی بهنجار میگویند. زنها خیلی بیشتر از مردها دچار افسردگی میشوند.
علت آن روشن نیست، اما به نظر بسیاری از متخصصان، عوامل فرهنگی و بهویژه محرومیتها و محدودیتهای اجتماعی زیاد در مورد زنان، یكی از علل اساسی است. ارائه تعریف افسردگی آسان نیست، چرا كه پیشنهاد تعریفی كه مورد پذیرش همه متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد، غیرممكن میباشد. حال به برخی از تعاریف عمده افسردگی اشاره میكنیم: افسردگی، به منزله یك بیماری خلقوخو یا اختلال كنش خلقوخو است. افسردگی، نشانگانی است كه تحت سلطه خلق افسرده است و بر اساس بیان لفظی یا غیر لفظی عواطف غمگین، اضطرابی و یا حالتهای برانگیختگی نشان داده میشود.
علايم افسردگي
افسردگي از لحاظ شدت به سه دسته خفيف، متوسط و شديد ميتواند تقسيم شود كه هر كدام علائم خاصي دارند. مثلاً در افسردگي متوسط اضطراب، فقدان علاقه و شدت آشفتگي خواب و افكار بدبينانه ذكر شده است. در افسردگي شديد علاوه بر علايم بالا، هذيان و توهم پيدا ميشود كه گاهي به آن افسردگيهاي پيسكوتيك ميگويند.
در افسردگي خفيف بيمار از خلق پايين، فقدان انرژي و احساس لذت و بدخوابي شكايت ميكند. در اختلال افسردگي خفيف معمولاً علائم ديگري وجود دارد كه آن فرمهاي شديد كمتر مشاهده ميشود. اين علائم را به مفهوم وسيع نوروتيك، ميتوان گفتو مشت مل است بر اضطراب، خوبي، علائم وسواس و علائم هيستريك. پايين بودن خلق، فقدان انرژي، علاقه و تحريكپذيري.
انواع اختلال افسردگی
افسردگی یكقطبی
در طی این نوع بیماری، فرد فقط از نشانههای افسردگی رنج میبرد. این نوع از افسردگی شباهت زیادی به افسردگی بهنجار دارد، با این تفاوت كه در افسردگی یكقطبی علایم و شدت آنها بیشتر شده و زمان طولانیتری بیمار را درگیر میكند.
علایم و نشانههای هیجانی
غم، برجستهترین و فراوانترین نشانه هیجانی در افسردگی است. به این صورت كه فرد افسرده، تقریبا در تمام ساعات بیداری خود گریه میكند. همراه با احساس غم، اضطراب نیز نمایان میشود. فقدان حسرت، از بین رفتن شادی زندگی، بیتفاوتی در برابر حوادث چه خوشایند و چه ناخوشایند، بیعلاقگی نسبت به انجام كارها، كاهش لذت ناشی از تفریحات، سرگرمی و خانواده، دوری از اجتماع و بالاخره كاهش اشتها و میل جنسی از دیگر علایم هیجانی در فرد افسرده میباشند.
نشانههای شناختی
فرد افسرده به صورت كاملاً منفی درباره خودش فكر میكند. این افكار منفی نظر او را نسبت به خودش و آینده تحتالشعاع قرار میدهند.نظر منفی نسبت به خود: فرد افسرده اغلب عزت نفس كمی دارد. او خود را شكستخورده دانسته و خود را مسئول این شكست میپندارد.اعتقاد به آینده نومیدانه: علاوه بر عقاید منفی نسبت به خود، فرد افسرده تقریبا همیشه آینده را با بدبینی و نومیدی زیاد میبیند.
نشانههای انگیزشی
افراد مختلف از نظر میزان برانگیختگی با هم فرق دارند. ما اغلب صبح از خواب بیدار میشویم، سر كار میرویم و راههایی برای سرگرم كردن خودمان پیدا میكنیم. ولی افراد افسرده به سختی میتوانند فعالیتهای خود را آغاز كنند.
به این صورت كه ذوق اشتیاق، ابتكار عمل، قدرت برنامهریزی و اراده، در این افراد بسیار كمرنگ شده و متعاقبا روی رفتارهای فرد تاثیر میگذارد.
نشانههای انگیزشی
ضابطه اصلی اختلالات دوقطبی، تناوبی از آشفتگی و دورههای افسردگی است، به گونهای كه فرد، در یك دور پایانناپذیری كه از اوج وجد تا عمق یاس گسترده است، گرفتار میشود. به طور كلی، مقوله اختلالهای دوقطبی در برگیرنده اختلال دوقطبی I، اختلال دوقطبی II، ادواریخویی و اختلال دوقطبی تصریحنشده، میباشد.
درصد افسردگی
بین ۵ تا ۲۰ درصد از افسردگیها به صورت بخشی از مانیك – دپرسیون یا دوقطبی رخ میدهند. در صورت بروز نشانههای مانیك، چنانچه فرد در گذشته یك یا چند دوره افسردگی داشته باشد، او را مانیك – دپرسیون مینامند ولی اگر هرگز دوره افسردگی را تجربه نكرده باشد، فقط مانیك تشخیص داده میشود. دوره مانیك به تنهایی نادر است و بالاخره دوره افسردگی روی خواهد داد. شكل مزمن مانی را اختلال هیپومانیك مزمن مینامند. چنانچه افسردگی با نزدیك شدن زمستان آغاز شده باشد، آن را اختلال عاطفی فصلی میخوانند.
نشانههای شیدایی
شروع دوره مانیك، كم و بیش ناگهانی است. خلق بالا، افكار شتابان، اعمال پرهیجان و بیخوابی ناشی از آنها كاملا با عملكردهای عادی فرد، مغایرت دارد. شیدایی از ۴ مجموعه نشانهها برخوردار است:
نشانههای هیجانی
فرد در حالت مانیك، خلقی بالا دارد كه با حالتهای سرخوشی و سرحالی خود را نشان میدهد. افراد مانیك در حالت نشئگی نیز آماده اشك ریختن هستند و در صورت ناكامی هم میتوانند شلیك گریه را سر دهند. این دلیلی است بر این باور كه مانی كاملا حالت مخالف افسردگی نیست، بلكه عنصر افسردگی نیرومندی همراه با آن وجود دارد.
نشانههای شناختی
شناختهای افراد مانیك، بلندپروازانه میباشد كه با خلق این افراد نیز تناسب دارد. افراد مانیك به محدودیتهای توانایی خود اعتقاد ندارند و همچنین به پیامدهای ناگواری كه متعاقب انجام كارهای وی رخ میدهد، بیتوجه است.
فرد مانیک ممكن است افكار یا عقاید پرشتابی در ذهن خود داشته باشد كه سرعت آنها بیشتر از آن باشد كه او بتواند آنها را بنویسد یا بازگو كند و چون حواسپرت هستند، افكارشان به راحتی منحرف میشود كه به آن پرش افكار گفته میشود.
افراد مانیك، افكار هذیانی درباره خودشان دارند و ممكن است كه خود را پیامآور مخصوص خداوند بدانند. تفكر فرد مانیك درباره دیگران، سیاه و سفید است؛ به این صورت كه افراد شناختهشده از جانب وی، یا همگی خوب هستند یابد.
نشانههای انگیزشی
رفتار فرد مانیك بیشفعال است. فرد مانیك به فعالیتهای پرهیجان میپردازد. حال این رفتار میتواند در شغلش باشد و یا در محافل سیاسی، مذهبی و همچنین در روابط جنسی. اعمال افراد مانیك همراه با مزاحمت، توقع و سلطهجویی میباشد.
رفتارهای دیگری كه عموما در طول مدت مانی روی میدهد عبارتند از: قماربازی وسواسی، رانندگی بیپروا، سرمایهگذاریهای مالی ناشیانه و پوشیدن لباسها و آرایش پرزرق و برق.