جنگ اطلاعاتی
الفبای استراتژی در جنگ اطلاعاتی در دنیای امروز حائز اهمیتی وافر است. جنگ اطلاعاتی را میتوان به عنوان استفاده تهاجمی و دفاعی سیستمهای اطلاعاتی و اطلاعاتی برای استفاده، خراب کردن یا از بین بردن سیستمهای اطلاعاتی و اطلاعاتی طرف مقابل تعریف کرد، در حالیکه از خود محافظت میکند.
تلاش برای جنگ اطلاعاتی به اصطلاح استراتژیک علیه زیرساختهای اطلاعاتی دولت و جامعه دشمن صورت میپذیرد. اهداف میتواند شامل بازارهای مالی، سوابق دولتی و برنامههای رایانهای باشند که برای مثال برای کنترل حمل و نقل عمومی و شبکه برق ملی استفاده میشود
ارتباط و اثربخشی استراتژیک جنگ اطلاعاتی
ارتباط و اثربخشی استراتژیک جنگ اطلاعاتی باید همانند نیروی دریایی، نیروی هوایی و نیروی فضایی، به وضوح متفاوت باشد. ارزش استراتژیک بالقوه نیروی سایبری به شخصیت جنگجویان و نوع و شدت درگیری مورد نظر بستگی دارد. با این وجود، پیشگامان و طرفداران جنگ اطلاعاتی به یک مسئله کاملا روشن تاکید میکنند.
نیروی اطلاعاتی به عنوان شکل جدیدی از جنگ -که باید در فضای مجازی انجام شود- با مقایسه با اولین استفاده از هواپیماها در سال ۱۹۱۱ (در جنگ ایتالیا علیه ترکیه)، دوباره به صحنه بازگشته است.
ما در دورهای هستیم که گمانهزنیهایی برای شکل جدید جنگ متمرکز جغرافیایی، جایی که در آن تهدیدهای فوقالعاده تصور میشود، وجود دارد. در این راه، رماننویسان محبوب، با تقویت نگرانیهای استراتژیک ناشی از تبلیغات تهدیدات جدید، در حال کسب درآمد هستند.
الفبای استراتژی در جنگ اطلاعاتی
جنگ اطلاعاتی در فضای مجازی برای تسلط بر اطلاعات (دستیابی یا جلوگیری)، باید مطابق الفبای استراتژی خود انجام شود. اقدامات در فضای مجازی شامل تلاشهایی برای جلوگیری، نابودی، ضبط و یا تغییر اطلاعات میشود.
سربازان سایبری برای حمله به شبکههای اطلاعاتی دشمن، به ویژه اتصال ارتباطی اینترنتی خود، وارد کردن ویروسهای مخرب به نرم افزارهای رایانهای، جلوگیری از شکلگیری خدمات شبکه و از بین بردن پایگاههای داده، اقدام به مبارزه سایبری میکنند.
از این رو دانستن و بیان کردن مسائل دقیق در این دوره اولیه الفبای استراتژی در جنگ اطلاعاتی دشوار به نظر میرسد. دو گزاره باید به عنوان فرضیات کار غالب کافی باشد.
گزاره اول
اول اینکه، اگرچه فضای مجازی همزمان که در همه جا هست در هیچ کجا نیست، اما بیشتر آنچه باید راجع به آن و مفهوم فضای مجازی فهمیده شود را به بهترین وجه میتوان از طریق الگوی کلی اثربخشی استراتژیک که هر محیط جغرافیایی جنگی را به عنوان مفهومی همسان در نظر میگیرد، درک کرد.
درباره فضای سایبر به صورت استراتژیک بیندیشید، زیرا کسی که به زمین، دریا، هوا و فضا و بیاهمیتی تفاوتهای چشمگیر فنی-تاکتیکی و لجستیکی فکر میکند، به خوبی بر این مسئله تأکید میکند.
گزاره دوم
دومین گزاره درباره فرض غالب جنگ اطلاعاتی در استدلال اندرو والانس تجلی پیدا میکند که به درستی بیان میکند:
جنگ اطلاعاتی بعید است که یک گزینه استراتژیک مستقل را اثبات کند، به ویژه هنگامی که بحران به درگیری و جنگ تبدیل میشود. جنگ اطلاعاتی مانند جنگ الکترونیکی، در واقع یک استراتژی حمایتی است. نقش آن یک نقش مکمل است تا استراتژی استخدام نیرو.
چالش تحول استراتژی مدرن
شکل و شخصیت استراتژی و جنگ به شکلی کاملاً انقلابی در قرن بیستم تغییر کرد. با این حال، تغییرات عظیم در الفبای تاکتیکی و عملیاتی استراتژی اهمیتی ندارد و این تغییرات ماهیت و عملکرد جنگ و استراتژی را شامل نمیشود
پیام اساسی این است که گرچه الفبای تاکتیکی استراتژی مدرن شاهد انقلاب و تحولی مداوم است، اما استراتژی مدرن همان استراتژی باستانی است. برای کسی که به دنبال درک روند تغییر پیوسته است، یادگیری تشخیص تکامل و حتی تغییر شکل بنیادیِ ساختارهای ماندگارتر، یک چالش خواهد بود.