الگوی یادگیری شناختی
الگوی یادگیری شناختی و بنیان پژوهش های سبک شناختی معتقدند الگوی یادگیری شناختی دو مدل دارد . اولین آن را فرنهام معرفی کرد . طبق نظر فرنهام (۱۹۹۵)، معیارهای سبک شناختی به دو دسته کلی یعنی معیارهای استعداد/ توانایی و معیارهای شخصیت تقسیم شدند. او سبک یادگیری شناختی را بعنوان یک متغیر تعدیل کننده اصلی و قوی برای بررسی رابطه میان شخصیت، یادگیری، حافظه و موفقیت تحصیلی مورد مطالعه قرار داد. دومین مدل آن مدل یاد گیری را برای دانشجو توصیف میکند که سه مرحله دارد آگاه شدن، پردازش و محصول است. به همین دلیل به مدل سه مرحله ای معروف شده است .
محققان رویکردهای یادگیری
محققان رویکردهای یادگیری دانشجویان معتقدند که زیر ساخت یادگیری زمینه ی یادگیری است مرحله ای از پایین به بالاتر( از جز به کل) دارد. سبک یادگیری شناختی مدلی است که مورد استفاده طرفداران فرنهام مبتنی بر افراد هستند، درصورتی که مدل سه مرحله ای و رویکردهای یادگیری طرفدارانش و دانشجویان معتقدند که مدل آن ها بر پایه ی نظریه های منطقی تبیین کننده و این که یادگیری در یک موقعیت آموزشی چگونه به وجود می آید.
تئوری یادگیری اجتماعی
محققاندر زمینه ی یادگیری اجتماعی، پافشاری میکنند که رفتاراشخاص( فرایندهای شناختی) و محیط جغرفیایی، کاملا دو جانبه است . بنابر این ،توضیحی برای رابطه ی پویایی دارد که در آن، شخص نه به طور مکانیکی و نه با طیب خاطر، واکنشی نسبت به نیروهای محیط دارد .در یادگیری اجتماعی نظریه پردازان معتقدند همانطور که افراد اثر گذار محیط اطراف خودشان هستند ، محیط هم به همان اندازه بر چگونگی اندیشیدن و رفتار آنان موثر است . این تاثیر دو طرفه که در رفتار آدم ها دیده می شود، یک فرایندهای شناختی، و محیط اجتماعی، قسمت جدا نشدنی و انکار نشدنی این پروسه ی پیچیده است. یکباررفتار آدمی به آن غلبه دارد وگاهی محیط به رفتار آدمی،انسان ها درک کرده اند ، به تحلیل نشسته اند یک مدل خود کنترلی در خود به وجود آورده اند .
عوامل تاثیر گذار بر فرایند تحصیلی
- مدرسه
- جامعه
- خانواده