باختین و مبحث گفتگومندی
باختین: وی نویسنده سرشناس روسی در حوزه ادبیات، زبان و فرهنگ بود . باختین در ارول روسیه به دنیا آمد. وی تحصیلات دانشگاهیش را در سن پترزبورگ در زمینه ادبیات آغاز نمود. زندگی باختین با تحولات بزرگ روسیه، از جمله انقلاب ۱۹۱۷ و سپس به قدرت رسیدن لنین و استالین همزمان بود. از سوی دیگر، جریانهای بزرگ ادبی و هنری همچون مکتب فرمالیستهای روسی نیز در همین دوره ظهور کرد که باختین با آنها ارتباط نزدیکی داشت و تأثیر گرفت. باختین تا دهۀ ۱۹۶۰ در غرب ناشناخته بود، و از این زمان در اروپا غربی و آمریکا و سپس سایر نقاط دنیا شناخته شده و تأثیر عمیقی بر مطالعات ادبی دهه های اخیر گذاشت. در این میان تودوروف و کریستوا نقش مهمی در شناسایی و معرفی باختین داشته اند.
آثار مهم باختین
مهمترین آثار باختن عبارتند از فرویدیسم (۱۹۲۷|) مسائل آثار داستایوفسکی (۱۹۲۷)، روش صوری در تاریخ ادبی (۱۹۲۸) مارکسیسم و فلسفۀ زبان (۱۹۲۹)، رابله و جهان او (۱۹۴۱).
تودوروف اثری با عنوان «منطق گفتگویی میخائیل باختین» نگاشته و در آن موضوعات اساسی مورد مطالعه و توجه این محقق را به چهار دسته اساسی (معرفت شناسی، فرا زبانشناسی، تاریخ ادبیات و انسان شناسی فلسفی) تقسیم نموده است.
نظریه گفتگومندی باختین
نظریه گفتگومندی می گوید که هر اثر ادبی با آثار دیگر در ارتباط و مراوده است. اثر گفتگویی، بر پایهٔ گفتگوی پیوسته با آثار ادبی دیگر پیش میرود. اثر گفتگویی، تنها پاسخ، تصحیح اثر قبلی نیست؛ بلکه ارتباط آگاهانه برقرار کردن با اثر قبلی است. به همانسان پیوسته آگاه شدن از سوی اثر پیشین است. این موضوع، تنها تأثیرگذاری صرف نیست؛ چراکه گفتگو در هر دو سو ادامه پیدا میکند و اثر ادبی پیشین، به اندازهٔ اثر حاضر تغییر مییابد. در هر صورت، مفهومِ «گفتگویی» تنها در موردِ ادبیات به کار نمیرود. در دیدگاهِ باختین، تمام زبان ـ در واقع، همهٔ اندیشه ـ گفتگوییست. این، بدان معناست که هرچیزی، که هر کسی در هر زمانی بگوید، همیشه در پاسخ به چیزی است که پیشتر گفته شده است. درواقع انتظارِ چیزهایی را میکشد که بعدها گفته خواهند شد. به عبارتِ دیگر، ما هرگز در خلاء صحبت نمیکنیم.