هشت سال جنگ داخلی سوریه
هشت سال از شروع جنگ داخلی و تنش فرقه ای در سوریه گذشت؛ تنتش فرقه ای و جنگ در سوریه که تاکنون سبب مرگ بیش از ۲۸۰ هزار تن، مجروح و مصدوم شدن صدها هزار تن دیگر، فرار میلیون ها تن از سوریه و بروز بحران و تنش در بخش بزرگی از خاورمیانه شده است.
هشت سال پیش در ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی گروهی از مخالفان دولت بشار اسد در سوریه دست به مبارزه مسلحانه بردند و جنگی خسارت بار را در این کشور آغاز کردند که همچنان ادامه دارد و هر روز بر عمق خسارتهای آن افزوده می شود.
از آغاز جنگ داخلی در سوریه این کشور در میان رژیم اسد، گروههای کرد، داعش و مخالفین مسلح تقسیم شده است. در بعد اجتماعی نیز تراژدی بزرگی در حال وقوع است که منجر به بروز فاجعه وحشتناک انسانی در بسیاری از شهرهای سوریه شده و میلیونها تن را مجبور به جلای وطن کرده چرا که اساسا جایی دیگر برای زندگی در بسیاری شهرها باقی نمانده است.شدت فجایع رخ داده در سوریه به حدی است که در این چند سال از وقوع جنگ، کشوری که روزگاری کانون ثروت و قدرت در خاورمیانه بوده است اکنون دیگر جای زندگی نیست.
با شکلگیری بحران سیاسی در سوریه، بازیگران منطقهای و فرامنطقهای براساس منافع خود جهتگیریهای مختلفی را در رابطه با این کشور، که اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نمودهاند. در این میان تلاش پیگیر برخی از دولتها برای اعمال فشار و ساقط کردن حکومت اسد، از جلوههای بارز تحولات سوریه محسوب میشود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. در تحلیل ناآرامیهای سوریه دو سطح تحلیل و نگاه متفاوت وجود دارد:
منشا داخلی بحران سوریه
عده ای از ناظران این ناآرامیها را در امتداد خیزشهای مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا میدانند. در این نگاه، سوریه مانند سایر کشورهای عربی، گرفتار مشکلات و معضلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که مردم آن برای رهایی از این مشکلات دست به اعتراض علیه رژیم حاکم زدهاند
. این کارشناسان بر این اعتقادند که معترضین برای دموکراسی فعالیت میکنند، خواهان حقوق سیاسی و آزادی هستند و این بزرگترین دغدغه آنان است؛ شبیه به آنچه در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا رخ میدهد. براساس این سطح تحلیل، هم دولت سوریه و هم معترضین میدانند
مشکل ایجاد شده خیابانی یک طرفه است از یک طرف مردم خواهان آزادی و حقوق خود هستند از طرف، دیگر حکومت سیاست سرکوب را اعمال میکند. به عبارت دیگر مشکل معترضان و نظام سوریه قابل حل شدن نیست مگر آنکه یک طرف کنار رود.
منشا خارجی بحران سوریه
از طرف دیگر عدهای از ناظران معتقدند که حوادث سوریه بیش از آنکه منشأ داخلی داشته باشد، دارای منبعی خارجی است و مشکلات داخلی سوریه عرصه و فرصتی برای بهرهبرداری و رقابت بازیگران منطقهای و بینالمللی ایجاد کرده است.
بنابر این استدلال، سوریه همچنان قربانی میشود، نه تنها در درگیریهای خشونتآمیز با ارتش بلکه با سیاستهای مختلف بازیگران منطقهای و بینالمللی.
از این نگاه وضعیت سوریه بسیار تأسفبار است و ضرورت مداخله در سوریه براساس تمایل واقعی برای کمک به مردم وجود ندارد؛ بلکه مردم توسط عوامل بیرونی مسلح شده و سپس کشتار صورت میگیرد.
رسانههای غربی به مانند یک گروه به کارگردانی آمریکا عمل کرده و مخالفان در سوریه را جنبش اعتراضی مسالمتآمیز علیه دولت بشار اسد نامگذاری میکنند.
موقعیت استراتژیک سوریه
بعد از انقلابهای عربی و رسیدن موج آن به سوریه، بسیاری از تحلیلگران دچار شگفتی شدند. اکثر مفسران، دیپلماتهای مستقر در دمشق و مقامات سوری در این دیدگاه اشتراک داشتند که رژیم به دلیل داشتن برخی ویژگیهای منحصر به فرد در امان خواهد ماند.
از جمله این ویژگیها، موقعیت استراتژیک سوریه میباشد. همچنین سوریه در مقابل تمام کشورهای عربی دیگر یک سیاست خارجی تا حد زیادی هماهنگ با افکار عمومی را به اجرا درآورده بود . در هفتههای اول بحران سوریه که از ماه مارس ۲۰۱۱ آغاز شد، نمادهای مذهبی به سرعت به عنوان اجزای مهم شورش ظهور یافت.
شعار «الله اکبر» همراه با شعارهای لیبرال مانند «خدا، سوریه، آزادی و میهن» اغلب فریاد زده میشد و بسیاری از تظاهرات در کنار مساجد بود. در واقع مذهب کلیدی برای جنگ سوریه است. برای چند دهه تنشهای داخلی سوریه فرقهای و مذهبی بود.
رقابت ایران و عربستان در سوریه
بازیگران دولتی سوریه از فرقه گرایی برای پیشبرد اهداف منطقهای خود استفاده میکنند که در اینجا نقش ایران و عربستان در بعد فرقهای جنگ در سوریه بیشتر شده در سطح منطقه برجسته میشود. از جمله حرکتهای آشکار، تصمیم ایران برای ارسال داوطلبان خارجی شیعه به سوریه است.