جانشینان احتمالی کلاوزویتس
جانشینان احتمالی کلاوزویتس هیچ کدام به اندازه وی در زمینه نظریه پردازی جنگ و استراتژی قوی و متدبر نبوده اند به طوری که در قرن بیستم گاهی هنوز هم نوشته های کلاوزویتس راهنمای سیاستمداران و نظیه پردازان جنگ و استراتژی مدرن قرار می گیرد. ارزیابی كلاوزویتس به همان اندازه نمیتواند در مورد جنگ و استراتژی در قرن بیستم کارا باشد، که کیفیت نظریه بزرگ مرد نمیتواند. قرن كلاوزویتسی فقط به این معنا بود که موضوع او بسیار مهم باقی میماند، و نوشتههای نظری او عالی بود، هرچند غیرقابل انتقاد نبود. ممکن است که کتاب در جنگ بر روند تفکر استراتژیک یک سیاستمدار و ژنرال در اینجا و آنجا تأثیر داشته باشد، اما نشان دادن تئوری عمومی موثر بر رفتار همیشه دشوار است. کاملاً محتمل است که تاریخ استراتژیک مدرن کاملاً تحت تأثیر پیامدهای افرادی باشد که در جنگ را فهمیده یا نفهمیده باشند.
جنگ و استراتژی از دیدگاه جانشینان احتمالی کلاوزویتس
كلاوزویتس توجه زیادی را كه در این كتاب به دست میآورد در درجه اول به این دلیل است که نوشتار نظری او در مورد جنگ و استراتژی قدرتمندترین ابزارهای مفهومی موجود را برای فهم مسیر و نتیجه نزاع به دست میدهد. همچنین، به این دلیل توجه را جلب میکند که معلوم است و مطمئناً ادعا میشودکه عقاید وی بر رفتار استراتژیک تأثیر گذاشته است.تأثیر ادعای کلاوزویتس به طور دورهای موضوع اظهار نظرهای نامطلوبی بوده است. امروزه ارتباط در جنگ با تعارضات آینده حداقل تحت تأثیر حملات تئوریک قرار دارد و ادعاهایی ثبت شده است که بسیار زودتر از آن به رابطه نامشخص خطرناک او با در درجه اول چالشهای استراتژیک واقعی ناشی از جنگهای تودهای عصر صنعتی و در درجه دوم، تسلیحات هستهای اشاره میکند.
نیروی دریایی از دیدگاه جانشینان احتمالی کلاوزویتس
پرداختن به ویژگی توانمندی نیروی دریایی، کلاوزویتس ، بزرگترین نظریه پرداز جنگ در قرن بیستم را ترغیب به اصلاح، حداقل گسترش دادن، رفتارش در مورد نبرد و محوریت جنگ نمود. به همین ترتیب، تسلط بر قواعد جنگ دریایی ممکن است وی را ترغیب میکرد که توجه بیشتری به توانایی و قدرت لجستیکی کند. حداقل در اصل، کلاوزویتس میتواند نظریه جنگ و استراتژی را تدوین کند که بر تاریخ استراتژیک هر یک از زمین، یا دریا یا هر دو رویکرد مشترک استوار باشد.
ماهان و دریاسالار پی. اچ. پیشگامان موضوع نیروی دریایی بودند و هنگامی که شروع به بحث در مورد واقعیتهای جنگهای گذشته کردند، هیچ نظریه منطقیای درباره جنگ پشت سرشان نداشتند. آنها مشابه مردانی بودند که بدون اطلاع از قوانین حرکت، شروع به تحقیق درباره حرکات اجسام آسمانی کردند. غرهنگ استراتژیک دائماً تغییر میکنند، زیرا نسلهای آینده اندیشمندان استراتژیک، گذشته را در نور بازتاب شده از منشوری پویا از چشم انداز و ارزشهای معاصر مجددا تفسیر میکنند.