منطقه آسيا- پاسيفيک
منطقه آسيا- پاسيفيک بزرگترین قاره جهان است. منطقه آسيا- پاسيفيک دارای فرهنگ غنی و تمدن کهن می باشد و با جمعیتی بالغ بر ۳/۳ میلیارد نفر تقریباً نیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده است.
آسیا در گذشته به دلیل پراکندگی جغرافیایی، برخورداری از ادیان، فرهنگ و زبان های مختلف، نظامهای سیاسی و اقتصادی متفاوت و بروز اختلافات و جنگ ها نتوانسته است از خود تعریفی ارائه دهد که نمایانگر هویت آسیایی باشد. تحولات دهه های اخیر در نظام بین الملل که با شاخصه های جهانی شدن، منطقه گرایی و توجه جدی به رشد اقتصادی همراه بوده است، شرایط جدیدی را برای آسیا رقم زده است.
ويژگیهای منطقه آسيا پاسيفيک
اقیانوس آرام یا پاسفیک بزرگترین اقیانوس و قاره آسیا بزرگترین قاره جهان است. این اقیانوس که یک چهارم کره زمین را می پوشاند، قریب نصف سطح آب های این کره خاکی را در برگرفته است.
منطقه اقیانوس آرام از ۷ کشور پرجمعیت دنیا، ۵ کشور ( چین، روسیه، ژاپن آمریکا و اندونزی ) را در برمی گیرد. سه اقتصاد بزرگ دنیا ( آمریکا، چین و ژاپن ) در این منطقه قرار دارند و ۳ قدرت از ۵ قدرت هسته ای دنیا( آمریکا، روسیه و چین ) در این منطقه واقع شده اند. وجود تنگه ها، مجمع الجزایر، آبراه ها، شبه جزایر، و جزایر متعدد، موقعیت استراتژیک پیچیده ای را برای منطقه بوجود آورده که میتواند باعث بروز برخوردها و مناقشات میان قدرت های ذینفع شود.
رقابت قدرت های بزرگ در منطقه
در اواخر قرن نوزدهم روسیه و آمریکا دارای یک سلسله منافع اقتصادی و استراتژیک در حوزه شمالی اقیانوس آرام بودند. روسیه درصدد آن بود تا ضمن دسترسی به سواحل آب های گرم و بهره گیری از امکانات بالقوه کشاورزی اطراف رودخانه آمور، خلاء قدرت ناشی از ضعف چین را در منچوری و کره پر نماید. آدمیرال ماهان به رهبران وقت آمریکا توصیه کرد تا ضمن ساختن ناوهای جنگی ، افق سیاسی خود را بسط دهند.
پس از شکست اسپانیا از آمریکا و الحاق هاوائی به کشور اخیرالذکر، آمریکا در عمل به صورت یک قدرت امپریالیستی در بخش اقیانوس آرام در آمد. در سال ۱۹۰۰ یکی از سناتورهای جمهوریخواه آمریکا به نام البرت بوریج اظهار داشت که هر قدرتی که بر اقیانوس آرام حکومت کند برجهان مستولی خل ۱۹۰۰ یکی از سناتورهای جمهوریخواه آمریکا به نام البرت بوریج اظهار داشت که هر قدرتی که بر اقیانوس آرام حکومت کند برجهان مستول خواهد شد.
جنگ ۵-۱۹۰۴ روسیه و ژاپن
جنگ ۵-۱۹۰۴ روسیه و ژاپن که منجر به انقلاب ۱۰۵ روسیه گردید، درعمل منطقه شمالی اقیانوس آرام را به صورت یک منطقه کلیدی در سیاست و روابط بین المللی در آورد. قبل از وقوع جنگ مزبور تئودور روزولت که نقش میانجی را در این جنگ ایفاء کرده بود اظهار داشته بود که آمریکا در اقیانوس آرام به مثابه اقیانوس اطلس دارای منافع حیاتی است.
بررسی جایگاه آسيا – پاسيفيک در قرن اخیر
در بررسی مسائل منطقه اسیا پاسیفیک ، تفکیک و بررسی وضعیت در سه دوره مجزا می تواند راهگشا باشد.
-
دوره قبل از جنگ جهانی دوم
دوره قبل از جنگ جهانی دوم که برای داشتن فهم بهتر از رویدادهای این منطقه مناسب است مختصری از سابقه تاریخی این منطقه که بستر ساز تحولات پس از جنگ جهانی دوم گردیده است مورد توجه قرار گیرد.
- دوره پس از جنگ دوم جهانی تا پایان یافتن جنگ سرد
دوره پس از جنگ دوم جهانی تا پایان یافتن جنگ سرد که در سه دهه نخست آن، منطقه شاهد مبارزات ضد استعماری و درگیری های ایدئولوژیک بود وپس از آن یعنی از اواخر دهه ۱۹۷۰ تمرکز عمده بر توسعه اقتصادی، در نزد دولت های منطقه بود. پیامد این تمرکز، ظهور اقتصادهای مبتنی بر بازار آزاد و صادرات محور بود که البته با دخالت مستقیم و مدیریت دولت های توسعه گرا به وجود آمد.
-
دوران پس از فروپاشی نظام شوروی سابق و پایان جنگ سرد
در این دوران که معادلات قدرت را در سرتاسر سیستم بین الملل از جمله منطقه آسیا پاسیفیک برهم زد و شرایط کاملاً جدیدی را در این منطقه فراهم کرد.