نظامی گنجوی
عموماً نام و نسب نظامی را « الياس بن يوسف بن زكي بن مويد» ضبط كرده اند. تقي الدين اوحدي در خلاصه الاشعار و زبده الافكار نام و نسبش را «احمد بن يوسف بن مويد»و كنيه اش را «ابومحمد» و لقبش را نظام الدين آورده است. برخي ديگر از مولفان لقب او را جمال الدين ضبط كرده اند. عوفي در لباب الاباب او را «حكيم الكامل نظامي گنجه اي» نوشته و شرحي ديگر از اسم او نداده است.اما به تصريح خود نظامي نامش الیاس بن يوسف بنزكي مويد بوده است. توصيفهاي نظامي بويژه در خسرو و شيرين و هفت گنبد نشان مي دهد كه محيط زندگي خانوادگي نظامي بالاتر از محيط خانواده هاي متوسط بوده است.ظاهراً پدر و مادر نظامي در زمان كودكي او از اين جهان رخت برسته اند.
آثار نظامی
پنج منظومه نظامی به نام “پنج گنج “یا خمسه معروف است وخود نظامی مثنویهای سروده را گنج نامیده است. مخزن الاسرار، خسرو وشیرین ،لیلی ومجنون ، اسکندر نامه، دیوان نظامی .
معلومات نظامی
نظامی را حکیم نظامی یاد کرده اند اودر علوم زمان خود مطالعه داشته واز هر چمن گلی چیده وگلزاری آفریده است ،نهفته های علوم ودقایق نجوم را خوانده وخداشناسی را بالاتر از همه دانسته است. علاوه بر زبان عربی وفارسی به زبانهای دیگر نیزآشنایی داشته وتاریخ یهودی ونصرانی وپهلوی را خوانده است ودر نظم اسکندر نامه از آن سود جسته است. نظامی به پزشکی علاقه زیاد داشت برای فرزندش محمد دو علم را تعریف کرده است وبه او توصیه می کند پزشک باشد یا فقیه واگر بتواند هردو دانش طب وفقه را کسب کند بهتر خواهد بود واو را از شاعری منع می کند .
مشرب و مسلك نظامي
نظامي مسلمان معتقدي است و از اشعار او كاملاً روشن است كه سني مسلك است ولي روشن نيست كه پيرو كداميك از مذاهب اهل سنت مي باشد. ايمان و اعتقاد او به رسالت نبي اكرم (ص) و خلافت خلفاي راشدين به طريق سنيان كاملاً مشهود است. بعلاوه تمام آثار او با نام و ذكر و نيايش و ستايش پروردگار آغاز شده است كه مسلماني او را نشان مي دهد.نكته دوم تبعيت از اشعريان است در موضوع جبر و اختيار كه بنابر اصول آنان راه جبر را در موضوع خير و شر برگزيده است.
شخصيت نظامي
نظامي در وهله نخست مردي است با تقوي، پاي بند به اصول اسلامي، زهد پيشه و گوشه نشين. و گوشه نشيني خود حاصلي است از معتقدات نخستين وي. زيرا با توجه به اوضاع اجتماعي عصر وي، او چازه اي جز گوشه نشيني نداشته است تا خويشتن را به فساد زمانه و اهل زمان نيالايد. با وجود گوشه نشيني گلايه هاي متعدد وي از همكاران، مردم، اهل زمان وحسودان، حاكي از آن است كه از تنگ نظريهاي عصر مصون نبوده است.
مدفن نظامي
مدفن نظامي در شهر گنجه است و وي آرامگاهي داشته كه زيارتگاه و تا مدتي پس از الحاق گنجه به روسيه برقرار بوده است. در حدود سال ۱۳۰۴ قمري آدماي گنجه در صدد بر آمدند كه بقاياي جسد نظامي را از محل اصلي خود به شهر گنجه انتقال داده و در آنجا گند و رواقي عالي بر او بنا كنند.