رضا بابایی درگذشت…
رضا بابایی، نویسنده، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه، سحرگاه امروز دوشنبه مورخ ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ در قم درگذشت. رضا بابایی چندسالی به بیماری سرطان مبتلا بودند و سحرگاه امروز دار فانی را وداع گفتند.. پژوهشهای او در حوزه مثنوی معنوی در جامعه ادبی کشور بسیار اثربخش بود و از وی به عنوان سرشناسترین اساتید ادبیات فارسی در حوزه علمیه قم یاد میشود.
آثار رضا بابایی
بابایی به عنوان پژوهشگر حوزه دینشناسی آثاری از خود برجای گذاشته است از جمله کتابهای وی میتوان به «دیانت و عقلانیت»، «آیین قلم»، «بهتر بنویسیم»، «نگاهی به اعجاز بیانی قرآن» و «پیوند جان و جانان» و… اشاره کرد.
وی کانال تلگرامی به اسم «یادداشتها» از خود به جاب گذاشت که در آن نکات مهمی را در نقد فرهنگ مینوشت. زندهیاد بابایی در این کانال نویسندگی و ویراستاری را نیز آموزش میداد. کانال تلگرامی «یادداشتها» شامل نوشتههای ایشان است که دست به دست میشد. ساده و درست و روشن، جذاب و موجز. معلوم بود مردی کتابخوانده است.. صمیمی و موقّر مینوشت. با شعر و ادبیات دمساز بود. از رواداری حافظ و مولانا در «یادداشتها»یش نشان بود.
ویژگی های شخصیتی زنده یاد رضا بابایی

رضا بابایی درگذشت…
رضا بابایی مردی دردآشنا بود. شجاع و صریح و نکتهبین بود. مردمدوست بود. دربارۀ مسائل اصلی مملکت مینوشت اما نگاه سیاستزده نداشت. منتقد بود اما دشنامگو و نفرینگر نبود. متدیّن بود اما دین را ابزار سیاست نمیخواست.
دین را عبوس و ضدّ علم و ضدّ آزادی و خرافهزده نمیخواست. خطر اصلی را در این میدید که سیاست و حکومت از خرافات دینی ابزاری بسازد برای پیشبردن مقاصدش. حاصل تجربههای همه تلخ او را به این نتیجه رسانده بود که وظیفۀ اصلی دین نه ادارۀ جامعه که «پر کردن خلوت» آدمیان و اخلاقی کردن مرام و منش آنهاست.
میگفت ارزش آدمها به اهداف متعالی و دهانپرکن نیست به روشهایی است که برای نیل به آن اهداف برمیگزینند لاجرم دینی را که ظالم و بیانصاف و فاسد باشد توجیه نمیکرد.
یادداشت غمگین «اگر عمری باشد»
یک مطلب بابایی بسیار غم انگیز بود. وقتی فهمید به مرض مهلکی مبتلا شده و بر لب بحر فنا ایستاده یادداشتی نوشت با عنوان: «اگر عمری باشد». صدق و سوز عجیبی از آن یادداشت میتراوید. حکمتی بود که از دل مهابت ناگزیر مرگ میرُست. نوشت: «اگر عمری باشد پس از این هیچ فضیلتی را همپایۀ مهربانی نمیشمارم. اگر عمری باشد دیگر هیچ عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگتر قربانی نمیکنم. اگر عمری باشد از دینها تنها مذهب انصاف را برمیگزینم .اگر عمری باشد همچنان برای آزادی و آبادی کشورم میکوشم. اگر عمری باشد هر درختی را که دیدم در آغوش میگیرم؛ هر گلی را میبویم و تنها یک تردید را در دل نگه میدارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن… اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر میدانم».
فردا نسلی از راه میرسد که چراغ امیدش را در جایی دیگر روشن میکند
آخرین جملۀ او در کانالش این است : «فردا نسلی از راه میرسد که چراغ امیدش را در جایی دیگر روشن میکند؛ آنجا که دست شما به آن نمیرسد». رحمت خدا بر او که از مهربانی و مدارا و انصاف مینوشت. رحمت خدا بر او که کوشید در رهگذار باد شمعی برافروزد. رحمت خدا بر او که خوانندگانش را گامی به پیش میبرد. دلمان برای «یادداشتها»ی او تنگ خواهد شد.