زندگی کامل
بخش اصلی در یدگاه روانشناسی مثبتگرا درمورد شادکامی و سعادت انسان، زندگی کامل است.
بر مبنای دیدگاه سلیگمن (۲۰۰۲) زندگی کامل ترکیب سه زندگی خوب است.
سه زندگی خوب که در جاده ی دستیابی به خوشحالی و خشنودی از زندگی هستند عبارتند از:
- زندگی دلپذیر و شاد
- زندگی با تمایل (درگیرانه)
- زندگی با مفهوم
- زندگی دلپذیر و شاد
بر اساس نظر روانشناسان مثبتگرا زندگی شادمانه آن نوع زندگانی است که فرد در آن با تمسک به هیجانهای مثبت در بارهی گذشته، حال و آینده به سعادتمندی را پی میگیرد. مشخصه زندگی شادمانه هیجانهای مثبت است و به رویکرد لذتگرایانه زندگی خوب نزدیک است.
وجوه سه گانه زندگی لذت بخش
هیجانهای مثبت سه دستهاند:
- هیجانهای مثبت معطوف به گذشته مثل رضایتمندی از گذشته، قناعت، صفا و صمیمیت
- هیجانهای مربوط به حال خود به دو دسته تقسیم میشوند الف) لذایذ آنی و ب) خشنودی
الف)خوشی های موقتی خود به دو دسته تقسیم میشوند ۱-خوشی های بدنی و ۲- خوشی هایسطح بالاتر.
خوشی های بدنی هیجانهای لحظه های و موقتی هستند که از حواس انسان نشات میگیرند مثل خوشی که شامل خوردن یک غذای خوشمزه و لذیذ یا لذت ناشی از یک بوی خوش و…
خوشی های سطح بالاتر نیز موقتی و زود گذرند ولی شامل وقایع و رویدادهایی بغرنج تر بوده و بیشتر یادگرفتنی هستند تا حاصل حواس مثل احساسات ناشی از راحتی، سرخوشی، مزاح و شوخی، تن آرامی و … خشنودی خوشی شامل فعالیتهایی هستند که طول سن پایدارتری در مقایسه با خوشی هایی دارند مثل لذت حاصل از خواندن یک کتاب یا …
زندگی باتمایل (درگیرانه)
روش به دست آوردن یک زندگی کامل توسل به عوامل خوشحال کننده (ترضیه نفس) است.این راه راه دیگری از زندگی است که پیچیده تر از زندگی فرحبخش است. عوامل شادی آور گروه دیگری از هیجان های مثبت درباره حالند که بر خلاف لذتهای زودگذر احساس نیستند، بلکه فعالیتند مثل کوه رفتن، ورزش کردن، بازی و …
زندگی با مفهوم
قسمت سوم زندگی از نظر روانشناسان مثبتگرا داشتن مقصد یا مفهوم در زندگی و پیرو مقصد و تارگت خاص در زندگی است. این شامل استفاده از توانمندی ها و استعدادها به منظور پیوستن به چیزی است که فرد به آن ایمان دارد و آن را بزرگتر از خودش میداند. در این زمینه به ویژه نهادهای اجتماعی مفهوم مییابند نهادهایی که در این نحله به آنها نهادهای خوب گفته میشود، مانند مذهب، خانواده، اجتماع و ملت.