قتل زن جوان – دستور قتل از سمت اجنه

  • توسط admin
  • ۱۳۹۸-۱۱-۱۴
قتل زن جوان - دستور قتل از سمت اجنه

همسرم را به قتل رساندم تا زنده بمانم

مرد بنگاه دار ادعا می کرد،همسرم را به قتل رساندم تا زنده بمانم.شهروز مرد میانسال که همسرش را در آذر ماه ۱۳۹۸ به قتل رساند، پس از بازداشت انگیزه خود را اختلافات خانوادگی بیان کرد.

پس از بازجویی توسط ساسان غلامی،بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران،مرد ادعای عجیبی را مطرح کرد و مدعی شد با دستور اجنه دست به این کار زده و بدون آگاهی از اعمال و رفتار خود،همسرش را به قتل رسانده است.پس از این ادعا مرد  با دستور قضایی به پزشک قانونی معرفی شد تا از لحاظ سلامت روانی مورد بررسی قرار گیرد.

قتل زن جوان - دستور قتل از سمت اجنه

قتل زن جوان – دستور قتل از سمت اجنه

داستان زندگی قاتل و مقتول

از زندگی مشترکشان ۱۲ سال می گذشت و دارای دو فرزند بودند.در بررسی های پلیس مشخص شد که شهروز ۱۸ سال حشیش مصرف می کرده است و یک ماه قبل از چنایت اعتیاد را ترک کرده بود.یکی از اختلافات زن و مرد بر سر اعتیاد وی بود که باعث شده بود زن نزد خانواده اش برود.و حتی ۱۵ روز قبل از کشته شدندش دوباره با شوهرش دعوا کرده و برای قهر نزد خانوادش رفته بوده است و پس از بازگشت مرد عصبانی شده و نتوانسته به خشم خود غلبه کند و زن جوان را خفه کرده است.

وی در بازجویی مدعی شد در سال های زندگیشان هیچ مشکلی نداشتند و اختلافشان زمانی شروع شد که اجنه در بدن وی رخنه کردند.او در ادامه گفت حتی خواب برای من حرام شده بود.صدا های عجیب و غریب می شنیدم،وسایل خانه به هم میریخت ،شیر آب بی خودی باز و بسته می شد و هنگامی که میخوابیدم با آزار اجنه بیدار و از ساعت ۳ صبح  تا شب بعدی نمی توانستم بخوابم.

داستان قتل و روز جنایت

در بازجویی وی ادامه داد: اجنه به من میگفتند زنم را باید بکشم،چون او تو را میخواهد بکشد و در غذای تو قرص می ریزد.وقتی ماجرا را به همسرم میگفتم او انکار میکرد و میگفت من مریض روانی هستم و باید درمان شوم.به حرف های همسرم توجه نمی کردم و از او میخواستم پیش از من غذا را امتحان کند.همین اختلافات باعث قهر او ورفتن به خانه پدرش شده بود.

وی افزود:ساعت ۵ صبح بود که اجنه به سراغم آمدند و گفتند اگر از صبحانه ای که همسرت آماده کرده است بخوری کشته خواهی شد. پس او را بکش تا زنده بمانی.زنم را بیدار کردم ،هیچ اختیاری از خود نداشتم و با دستور اجنه با لباس سورمه ای که برای همسرم بود او را خفه کردم. وقتی به خودم آمدم اجنه دیگر نبودند و صدایشان نمی آمد و زنم مرده بود.بچه ها را به خانه پدرم در طبقه بالای منزلمان بردم و به او گفتم همسرم را کشته ام.ساعت ها کنار جسدش گریه کردم و پشیمان شده بودم.بعد ازظهر بعد از خرید سیگار و بعد از چند ساعت به خانه برگشتم و ماموران آنجا حضور داشتند و مرا دستگیر کردند.

شهروز خواستار قصاص زودتر خود بود و با اظهار پشیمانی گفت:ای کاش حرف همسرم را گوش می دادم و نزد روانپزشک میرفتم و درمان می شدم…

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Solve : *
23 + 1 =


اخبار

سینما و هنر

جهان