زندگی و اندیشه های بهار
ملک الشعرای بهار (میرزا محمدتقی بهار) (۱۲۶۵ه.ش=۱۳۰۴ه.ق) شاعر، روزنامهنگار، ادیب، تاریخنویس، محقق، استاد دانشگاه و سیاست مدار ایرانی بود. وی در مشهد زاده شد. پدر وی، محمد كاظم ملك الشعراء صبوري از مینیاتوریست ها و شاعران دربار خراسان بود که به صبوری تخلص داشت. بهار از کودکی به شعر روی آورد و از طریق آشنایی با شاهنامه، اولین شعر خود را سرود. درسال ۱۲۸۳ ه.ش بعد از فوت پدر، با مدحی که به دربار مظفرالدین شاه فرستاد، به مقام ملكالشعرايي آستان قدس رضوی رسید.
پیوستن به مشروطه خواهان
ملک اشعرای بهار با آغاز جنبش های مشروطه طلبان و آزادیخواهان، به آنها پیوست . همین علتی بود که فقط به امور ملک الشعرایی و مدیحه سرایی نپردازد و با اعتقادی خالص به خدمت انقلاب درآید. بهار با حمايت از مشروطه خواهان و مخالفت با ديکتاتوري، به انتشار نخستین اشعار سیاسی و اجتماعی اهتمام ورزید. وی در این باره می گوید:« من در در اوایل مشروطه از آنهایی بودم که از وضع تهران راضی نبودند و در انجمن های سِری، سَری برده و دوست داشتم. نخستین اشعار سیاسی و اجتماعی من بین سالهای ۱۳۲۵ و ۱۳۲۶ قمری و هنگام کشاکش بین شاه و مجلسیان و سال اول بسته شدن در مجلس و بمباران بهارستان و استبداد کوچک محمدعلی شاه، گفته شد.
فعالیت های بهار در دوران مشروطه
بهار فعالیت های سیاسی بسیار زیادی در راستای بیداری و تغییر اوضاع فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مردم داشت، از جمله با روزنامه های مشروطه طلبان در ارتباط بود و مطالب خود را درباره مشروطه، وطن و آزادی به چاپ می رسانید، همچون روزنامه «خراسان» را همزمان با اوج درگیری ها و شروع استبداد صغیر و كشتار و قلع و قمع آزادی خواهان با همكاری همفكران خود منتشر كرد. اولین آثار و اشعار ادبی- سیاسی او با نام مستعار در آن چاپ شد. همچنین روزنامة «نوبهار» را به عنوان ناشر افكار حزب دموكرات تأسیس كرد و مقالات شدیداللحنی در مخالفت با سیاست های استعماری روس تزاری نگاشت. بهار در نشریات و مجلات گوناگون نظیر «طوس مشهد» و «حبل المتین كلكته» فعالیت داشت و گاهی اوقات خود مؤسس آنها بود.
شعر بهار
جنبه بارز هویت بهار درشعر خلاصه می گردد، وی در درجهي اول شاعر بود تا یک فرد سیاسی یا نویسنده. از جهت محتوا، اندیشه و مضامین، اشعار وی تقریبا با رویدادهای زمانش پیوند خورده است. بنمایۀ اندیشۀ بهار، آزادی و میهن دوستی است؛ بهار بهترین مدیحه سرای آزادی و وطن در بافت بورژوازی آن است. كه تا آخر عمر صدها بار در شعرهای او تكرار می شود. جلوه های زیبای وطن را در خرابه های مداین و تیسفون و در جامه ی فلان شاهزاده خانم ساسانی نمی بیند؛ بلکه وطن برای او، چه به لحاظ تاریخی و چه به لحاظ جغرافیایی، از امتداد بیشتری برخودار است. وطن او ایران بزرگی است که از دوران اساطیر آغاز می شود.
مفهوم آزادی نزد ملک الشعرای بهار
مفهوم آزادی در نزد بهار همان استقلال ملی (با ایجاد حکومتی مقتدر که مبتنی بر قانون باشد)،حاکمیت قانون و استقلال سیاسی، آزادی و عدالت، به دور از آزادی در معنای سوسیالیم است که می خواهد از قید و بند ستم سرمایه داری رها گردد…