مهاجرت های اخیر در سردشت
کمال حسینپور، نماینده سردشت در مجلس در مورد مهاجرت های اخیر و غرق شدن یک خانواده پنج نفری در راه مهاجرت اعلام کرد:درباره ماجرای غرق شدن یک خانواده پنج نفری در راه بریتانیا، باید عرض کنم که از پنج ماه پیش بیش از هزار نفر از مردان و زنان جوان سردشتی از کشور مهاجرت کردهاند. بیشتر این مهاجران را مردان و حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد را افرادی تشکیل میدهند که به صورت خانوادگی مهاجرت کردهاند.
در سردشت هیچ کارخانه صنعتی فعال نیست و کشاورزی هم تعطیل است. همچنین از سه بازارچه مرزی، دو تای آن تعطیل است. شرایط به گونه ای رقم خورده است که مردم مانند آقای رسول ایراننژاد که جان خود و خانوادهاش از دست رفت، هرچه دارند میفروشند و با کمک قاچاقچیان کشور ترکیه به این کشور رفته و از آنجا راهی اروپا میشوند.
پست محمدحسینمهدویان در مورد آنیتا ایراننژاد
محمدحسینمهدویان، کارگردان سینما با انتشار ویدیو و عکسهایی در اینستاگرام نوشت:
«به این عکسها و ویدئوها نگاه کنید. هر کدام قصهای دارند.

نماینده سردشت – هزار مرد و زن در سردشت به خاطر بیکاری مهاجرت کردند
پارسال به دنبال یافتن بازیگرانی برای نقشهای کودک فیلم سینمایی درخت گردو جستجوی محلی مفصلی انجام دادیم. بچهها باید به زبان کردی سورانی حرف میزدند که زبان و لهجهی مردم سردشت است. فقط چند شهر ایران در شمال کردستان و جنوب آذربایجان غربی به این لهجهی خاص حرف میزنند و این کار را سخت میکرد. یکی از نقشهایی که در پی بازیگرش بودیم،
نقش شهین دختر شش هفت سالهی فیلم بود. به دختر عکس دوم نگاه کنید؛ به چشمهایش. ترکیبی است از رنج و در عین حال زیبایی و امید. این دختر یکی از چند گزینهی نهایی ما بود، در کنار چند دختر زیبا و معصوم دیگر که هر کدام به امیدی خودشان را به ما میرساندند تا شاید با به رخ کشیدن استعدادشان برای چند نفری که از تهران آمدهاند آیندهای برای خود جستجو کنند. او در نهایت انتخاب نشد و نقش به ژینا رسید. اما اگر تصویر دختر برایتان آشناست حق دارید.
تصویرهای بعدی ویدئوهای کوتاهی هستند از تلاش آنیتا برای به دست آوردن نقش. بله. نام این دختر آنیتاست؛ آنیتا ایراننژاد. اگر این نام برایتان آشناست باز هم حق دارید.
آنیتا و تمام اعضای خانوادهاش در راه مهاجرتی پر خطر از ایران، در آبهای سرزمینی غریبه غرق شدهاند.
از دیروز ابراهیم و به خصوص امیرحسین که آخرین تستها و تمرینها را با آنیتا انجام داده بود، مدام تصویر اشکهای آنیتا را مرور میکنند و غصه میخورند و من به فامیلی این خانواده فکر میکنم. چه وجه تسمیهی عجیبی است! خانوادهی ایراننژاد که ایرانشان خانهای گرم و پرامید برایشان نبود»