معرفی کمال خجندی
كمال خجندی از شاعران و عارفان قرن هشتم هجری می باشد. اما از زندگانی وی اطلاعات دقیق و چندانی در دست نیست. شيخ کمالالدين خجندي معروف به شيخ کمال از مشاهير عرفا و شعراي قرن هشتم است ولادت او در اوايل قرن هشتم در خجند ماوراءالنهر اتفاق افتاد. درباره وی گفته اند: : ” وي بسيار بزرگ بوده است اشتغال وي به شعر و تکلّف درآن ستر تلبيس را بوده باشد که مغلوب باطن نشود و از رعايت مشورت عبوديت بازماند چنان که خود گويد:
این تکبف های من در شعر من کلمینی یا حمیرای من است ”
كيفيت غزل كمال خجندي
كمال خجندی در دايره ي سير غزل فارسي از جمله شاعران گروه تلفيق به شمار مي آيد. غزل هاي او آميزه اي از عشق و عرفان است. در غزل او تشبيهات و تصاوير زيبا، استعاره هاي بديع، ايهام هاي پرجاذبه و تمثيل هاي جذابي وجود دارد و در عين حال زبانش ساده است و سادگي غزل سعدي را به ياد مي آورد. بخ خصوص كه وي بيش از همه تحت تأثير سعدي است و گاه حتي عين عبارت هاي سعدي را در شعر خود به كار مي برد. كمال دوام دهنده ي سبك سهل و ممتنع است. سخن هاي شيرين، عبارت هاي ريخته، تعبيرهاي خلقي، الفاظ زيبا، كلمه هاي متناسب، تشبيه و استعاره هاي نادر، تجنيس و مبالغه هاي دلفريب، ضرب المثل و مقال و تعبيرهاي شيره دار مردمي را چنان ماهرانه به كار ميبرد كه شعر او را در نهايت نمكين و خوشآهنگ ميگرداند.
کمال و مکتب رندي و زهدستيزي
کمال نيز مانند حافظ به رند و رندي و زهد ستيزي تمايل خاصي دارد. رند در ادبيات ما حداقل تا قرن ششم معناي مثبتي ندارد و به معناي اوباش و لاابالي و بيقيد و بند به کار مي رفته است. در اشعار كمال افكار رندانه جاي زيادي را اشغال مينمايد. وي مستي و رندي خود را يك صفت خوب خويشتن شمرده. با شعورانه ترك زهد نموده، آيين رندي را اختيار ميكند (من ترك زهد كرده و رندي گزيدهام-خاشاك راه داده و گوهر خريدهام) وي حتي از آتش دوزخ هم بيم ندارد، زيرا كه جحيم كه يكي از طبقات ژرفترين جهنم است، از زاهدان افسرده پر بوده، با سردي خود النگهي دوزخ را از سوزش محروم ميگرداند.
تمثيل و ضربالمثل در شعر كمال خجندي
از ديگر جلوه هاي قابل توجه شعر کمال توجه به استفاده از تمثيل و ضربالمثلهاي عاميانه است، که علاوه بر آن که به زيبايي و تاَثير سخن ميافزايد، باعث حفظ ميراث هاي هنري گرانقدر زبان فارسي ميشود. در ديوان کمال نمونه هاي بسيار زيادي از ضرب المثلهايي که در روزگار وي در ميان مردم رواج داشته است وجود دارد بسياري از اين ضرب المثلها هنوز در ميان فارسي زبانان رايج است.
جايگاه رقيب در شعر کمال
يکي از مواردي که در شعر کمال نقشي پررنگ دارد برخورد با رقيب است. کمال دربرخورد با رقيب بسيار شديد عمل ميکند و چهره ي رقيب را به زشت ترين و منفورترين شکل ممكن نشان ميدهد. رقيب كوي معشوق كمال موجودي سياهرو، گدا، دل سياه، بدگهر، نادرويش، اندك اعتقاد، بولهب صفت و… است. رقيب در شعر کمال به معني نگهبان كوي معشوق بهکار رفته است. و فردي است كه نسبت به معشوق غيرت زيادي به خرج ميدهد. و پيوسته عاشق بيچاره ي بيدل را مي آزارد. و مانع از وصال او با معشوق ميشود كمال صد و يازده بار اين واژه را در ديوان خود به كار برده و در همهي موارد سعي كرده بدترين و منفورترين صفات و توصيفها را در موردش ذكر كند.