ارتباط بین مکان و تصویر ذهنی
انسان برای اینکه خود را بهتر بشناسد نیاز به شناخت ارتباط بین مکان و تصویر ذهنی از محیط اطراف خود دارد و این در صورتی است که تصویر ذهنی روشنی از محیطش و مکان داشته باشد.
این مساله زمانی شکل میگیرد که انسان با تمام احساس و ادارک خود روح و معنای آن را دریابد. مکان با ساختار فیزیکی و فعالیتی که در آن رخ میدهد تعریف مادی پیدا میکند, و با شکل گرفتن تصویر و خاطره آن در ذهن انسان و در طول زمان معنا و روح پیدا میکند.
معنا و روحی که برای روزگاران خواهد ماند و به یاد آورندة بودن و هستی انسان خواهد بود ادوارد رلف معنای مکان را در تصویرهای ذهنی و خاطرههای مردم و آن را مؤثرترین عامل در هویت مکان میداند و معتقد است که «تا زمانی که معنای مکانها در ساختار فیزیکی و فعالیتهایی که در آن رخ میدهد جستجو شود چیزی یافت نمیشود, بلکه باید معنا را در تصویرسازی ذهنی و تجربههای انسان از مکان جستجو کرد. رلف شاخصههای هر مکان (کالبد، عملکرد، معنا)رادر ایجاد حس در مردم تأثیرگذار میداند.
هویت شخص
کرسیتین نوربرگ شولتز تصویر ذهنی روشنی را که سبب هویت شخص میگردد را در گرو داشتن مکانهای با معنا میداند.
میشائیل تریب سه مولفه کارکرد، تظاهر بیرونی و معنا را به عنوان سه رکن هم ارزش در افرینش تصویر ذهنی وایجاد حس مکان یاداور میشود.
انسان از مکانهای متفاوت تصویرهای متفاوتی در ذهن دارد، احساسات او میتواند بر روی ادراکات او از محیط و شکلگیری تصویرذهنی از مکان تأثیرگذار باشد و همین تصاویر ذهنی انسانهاست که به مکان هویت میدهد.