تفاوتهای یادگیری دانشآموزان دختر و پسر

جنسیت در نحوه دریافت مطالب در دانشآموزان اثرگذار است اما با قبول این تفاوت، نمیتوان گفت که از لحاظ علمی، جنسیتی برتر و جنسیتی ضعیفتر است.
شکی نیست که تفاوتهایی اصولی میان یادگیری دختران و پسران وجود دارد، در واقع دانشآموزان امروز، مردان و زنان فردای کشورند و نمیتوان گفت که جنسیتی برتر و جنسیتی ضعیفتر است.
مغز هر انسان از میلیونها نورون تشکیل شده و 100 تریلیون سلول ارتباطدهنده هم در آن وجود دارد، مغز انسان بالغ 3 لایه دارد؛ قشر مخ که در قسمت بالا قرار دارد، دستگاه لمپیک در وسط و ساقه مغز که پایینترین بخش مغز را به خود اختصاص میدهد و با نخاع در پیوند است؛ هر کدام از لایهها نیز وظیفه خاصی دارند مثلا وقتی بهکودک ریاضی درس میدهیم، صحبتمان با مغز فوقانی است اما پاسخهای هیجانی هم صورت خارجی پیدا میکنند؛ به خصوص اگر دانشآموز با واکنش عاطفی و احساسی با مضمون درس روبهرو باشد در زمینههای مختلف ذهن دو جنس مؤنث و مذکر متفاوت هستند و تفاوتهای میان ذهن دختران و پسران بسیار بارز و متعدد است.
دخترها در زمینه حافظه و پسرها در زمینه مهارت فضایی قویاند
در زمینه حافظه هم تفاوتهای قابل ملاحظهای میان دختران و پسران وجود دارد، دخترها به طور کوتاهمدت میتوانند اطلاعات بیشتری را در حافظه خود نگه دارند اما پسرها اگر موضوعی برایشان جالب باشد آن را بهتر در حافظه خود حفظ میکنند در حالیکه دخترها در زمینه حافظه بهتر هستند، پسرها نیز در خصوص مهارتهای فضایی قویتر عمل میکنند و استدلال پسرها به گونهای است که از کل شروع میکنند و به جزء میرسند و سرعت استدلالشان نیز از دخترها سریعتر است به همین دلیل است که پسرها در آزمونهای سریع چندجوابی موفقتر عمل میکنند.
هر چه کسی در تصمیمگیری سریعتر باشد، در آزمونهایی که به سرعتعمل احتیاج دارند موفقتر است اما اندیشیدن دختران به صورتی است که از موارد جزئی شروع میکنند و از جزء به کل میرسند؛ وقتی ریاضیات روی تختهسیاه آموزش داده میشود پسرها بهتر یادمیگیرند اما وقتی برای آموزش ریاضی از شکل و شیء استفاده میشود و آموزش عینیتر میشود، یادگیری برای دخترها سادهتر میشود.
در زمینه بررسی انواع هوش هم به تفاوتهای میان دختران و پسران میرسیم و جالب این است که هوشمندتر بودن یک جنسیت در یک زمینه خاص به این دلیل نیست که این زمینه خاص در جنس دیگر رشد نکرده است همچنین اگر مغز به اندازه کافی تحریک شود، زمینههای هوشی آن نیز تقویت و رشد میکند؛ با وجود آنکه دختران و پسران نشان میدهند که از قابلیت زیادی در زمینه موسیقی برخوردارند، اگر به خصوص در سنین پایینتر به اندازه کافی از این لحاظ تقویت شوند، هوش موسیقی در هر دوی آنها رشد زیادی میکند، پسرها در زمینه هوش منطقی- ریاضی پیشروتر هستند و در مقایسه با دخترها بیشتر به این هوش متکیاند اما بررسیهایی که انجام شده، نشان میدهند اخیرا هوش ریاضی دختران نیز تقویت شده است.
والدین اثرگذار در یادگیری
بسیاری از والدین برای تقویت ذهن فرزندانشان آموزش ندیدهاند و حتی اطلاعی هم از تفاوتهای جنسیتی پسران و دختران ندارند، بهتر است در مدرسه، فردی مسئولیت برقراری ارتباط با والدین دانشآموزان را برعهده داشته باشد تا به والدین طرز برخورد صحیح با فرزندانشان را آموزش دهد، اینگونه افراد میتوانند کتابهایی را که در ارتباط با آشنایی بیشتر والدین با روحیات فرزندانشان است به آنها معرفی کنند و بسیار مهم است که زندگی در مدرسه و خانه از هم جدا نباشد، در واقع مغز کودک باید در منزل به خوبی رشد کند به طوری که وقتی کودک وارد مدرسه میشود، مغز به خوبی آمادگی یاد گرفتن را داشته باشد.
در مجموع میتوان گفت: تفاوتهای موجود در میان دختران و پسران باعث نمیشود ما یکی را بر دیگری برتر بدانیم، فقط باید با توجه به اینگونه تفاوتها، آنها را به گونهای هدایت کرد که بتوانند به موفقیتی هر چه بیشتر نایل شوند.
چرا شناخت تفاوتهای جنسیتی در یادگیری مهم است؟
شناخت تفاوتهای یادگیری میان دختران و پسران، نه بهمنظور مقایسه و ارزشگذاری، بلکه برای انتخاب روشهای آموزشی مؤثرتر ضروری است. هر دانشآموز با الگوی ذهنی و سبک یادگیری خاصی وارد کلاس میشود؛ بنابراین معلمی که تفاوتهای جنسیتی را میشناسد، میتواند شیوه تدریس خود را متناسب با نیازهای واقعی دانشآموزان تنظیم کند.
بهعنوان مثال، اگر بدانیم که پسران معمولاً در مهارتهای فضایی عملکرد قویتری دارند، میتوان در تدریس ریاضی از روشهای بصری و تصویری بیشتر استفاده کرد. یا وقتی درک کنیم که دختران در یادگیریهای مبتنی بر حافظه یا جزئیات بهتر عمل میکنند، آموزشهای مرحلهبهمرحله و دقیق برای آنها مفیدتر خواهد بود.
همچنین در راستای ارتقای عملکرد تحصیلی، شناخت این تفاوتها میتواند در انتخاب ابزارهای آموزشی متناسب مؤثر باشد؛ از جمله استفاده از بهترین کتاب های کمک آموزشی دبستان که متناسب با سبک یادگیری دانشآموزان دختر و پسر طراحی شدهاند.
تفاوتهای یادگیری دختران و پسران
تحقیقات علوم اعصاب و روانشناسی تربیتی نشان میدهد که ساختار مغز، شیوه پردازش اطلاعات و حتی ترجیحات شناختی در دختران و پسران با هم متفاوت است. اما این تفاوتها به معنی برتری یکی بر دیگری نیست، بلکه به این معناست که هر گروه به شیوهای متفاوت، اما مؤثر، میآموزد.
دختران؛ حافظه قویتر، رویکرد جزء به کل
دختران معمولاً در حوزه حافظه کوتاهمدت، بهویژه در ذخیرهسازی اطلاعات کلامی، عملکرد بهتری دارند. آنها تمایل دارند از جزئیات شروع کرده و به تصویر کلی برسند؛ مثلاً در حل مسائل، قدم به قدم پیش میروند. این ویژگی در دروسی مانند علوم و زبان فارسی بسیار کاربردی است. همچنین آموزشهایی که با شکل، نمودار و رنگ همراه است، برای آنها جذابتر و اثربخشتر خواهد بود.
پسران؛ استدلال سریعتر، قدرت فضایی بیشتر
پسران اغلب در مهارتهای فضایی، تجسم و حل مسائل با دید کلنگرانه توانمندتر هستند. آنها از کل به جزء میروند، در حل تستهای چندگزینهای سریعتر تصمیم میگیرند و در موقعیتهایی که به پاسخ سریع نیاز است (مثل آزمونهای رقابتی)، بهتر عمل میکنند. برای این گروه، آموزشهای عملی، تعاملی و پروژهمحور (مثل استفاده از چرتکه یا ابزارهای فنی در آموزش ریاضی) بازده بالاتری دارد.
تأثیر احساسات بر یادگیری
واکنشهای هیجانی نیز در یادگیری نقش مهمی دارند. دختران معمولاً ابراز هیجان بیشتری دارند و تحت تأثیر رابطه عاطفی با معلم یا محیط کلاس، بیشتر درگیر درس میشوند. پسران اما بهطور معمول هیجانات خود را کمتر بروز میدهند و ممکن است در محیطهای ساختاریافتهتر و هدفمحور، تمرکز بیشتری داشته باشند.
نقش والدین در هماهنگسازی آموزش با جنسیت فرزند
والدین نخستین معلمان کودک هستند. درک تفاوتهای یادگیری دختران و پسران به والدین کمک میکند تا با رویکردی آگاهانهتر، در مسیر آموزشی فرزند خود نقش مؤثرتری ایفا کنند.
آموزش مهارتهای شناختی متناسب با جنسیت
- برای دختران که بیشتر از راه گفتگو و جزئیات یاد میگیرند، والدین میتوانند با پرسیدن سؤالهای باز، داستانگویی و کمک به یادداشتبرداری در درسها، تواناییهای آنها را تقویت کنند.
- برای پسران که در مهارتهای حرکتی و فضایی قویترند، آموزشها بهتر است همراه با ابزار، بازیهای فکری، لگو، ساختن، یا کشیدن نقشه ذهنی باشد.
نقش حیاتی خانه در آمادهسازی ذهن کودک
خانه، اولین محیط یادگیری کودک است. مغز کودک باید در فضای امن، غنی و تشویقکننده پرورش یابد. اگر آموزش در خانه بر پایه تعاملات گرم و هدفمند باشد، یادگیری در مدرسه نیز مؤثرتر خواهد بود.
مشاوره و ارتباط با معلمان
توصیه میشود والدین جلسات مستمر با معلمان داشته باشند تا بتوانند از مشاهدات مدرسه درباره شیوه یادگیری فرزندشان مطلع شوند. این تبادل اطلاعات، به شناخت بهتر سبک یادگیری کودک کمک میکند و زمینه را برای راهکارهای شخصیسازیشده فراهم میسازد.
جمعبندی نهایی و توصیههای کاربردی
درک تفاوتهای یادگیری بین دانشآموزان دختر و پسر به ما کمک میکند تا به جای مقایسه، مسیر یادگیری را برای هر کدام بهینهسازی کنیم. این تفاوتها بهمعنای برتری یکی بر دیگری نیست، بلکه نشانهای از نیاز به رویکردهای آموزشی متفاوت و هوشمندانه است.
برای معلمان: استفاده از روشهای تدریس متنوع (ترکیبی از فعالیتهای کلامی، بصری، حرکتی و حل مسئله) باعث میشود هر دو گروه از دانشآموزان عملکرد بهتری داشته باشند.
برای والدین: آگاهی از سبک یادگیری فرزند و انتخاب منابع کمکآموزشی متناسب با آن، نقش کلیدی در موفقیت تحصیلی دارد. استفاده از بهترین کتابهای کمک آموزشی دبستان میتواند در این مسیر، مکمل مناسبی برای آموزش رسمی باشد.
برای مدارس: آموزش و توانمندسازی معلمان و والدین درباره تفاوتهای شناختی، عاطفی و رفتاری دختران و پسران، موجب ارتقاء کیفیت آموزش و تربیت نسل خلاقتری میشود.
در نهایت، با پذیرفتن این تفاوتها و ایجاد یک محیط آموزشی منعطف، میتوانیم بستری فراهم کنیم که تمام دانشآموزان—چه دختر و چه پسر—فرصت شکوفایی کامل استعدادهایشان را داشته باشند.
دیدگاهتان را بنویسید