اهمیت استراتژیک تدارکات تأمین و نگهداری
اهمیت استراتژیک تدارکات تأمین را کلاوزویتس در نوشتههای خود تشخیص داده است. فصل چهاردهم کتاب پنجم درباره جنگ، با عنوان نگهداری و تأمین، اگرچه تاریخی است، اگر بخاطر پیامدهای کلی آن برای روابط میان تدارکات، استراتژی و اهداف سیاسی جنگ خوانده شود، تجزیه و تحلیل قدرتمند و اقناعیای را ارائه میدهد. با این وجود، واقعیت این است که، جدا از آن فصل واحد، در درباره جنگ درباره آنچه برخی دیگر از نظریه پردازان جنگ «مکانیسم جنگ» نامیده اند، یعنی اقتصاد، لجستیک، مدیریت و فناوری، بحث بسیار کمی میشود. درمورد اهمیت این موارد هیچ سؤالی وجود ندارد. با این وجود، سؤالاتی در مورد جایگاه مناسب آنها در یک تئوری عمومی جنگ و استراتژی شده است.
اهمیت استراتژیک تدارکات تأمین کلیه اقدامات نظامی
کلاوزویتس اهمیت استراتژیک تدارکات تأمین را تشخیص میدهد. از جمله مواردی که کاملاً با تعارضات در ارتباط نیستند، و فقط برای حفظ نیروها به کار میروند، تامین است که بیشترین تأثیر را بر جنگیدن دارد. این تقریباً هر روز اتفاق میافتد و همه افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین، در جنبههای استراتژیک کلیه اقدامات نظامی کاملاً نفوذ میکند.
تمایز تدارکات تأمین صرفاً آماده سازی برای جنگ و جنگ مناسب
کلاوزویتس با این وجود، کاملاً میان فعالیتهایی که «صرفاً آماده سازی برای جنگاند و جنگ مناسب» تمایز قائل است تمرکز او بر «تئوری جنگ است… استفاده از این ابزارها، هنگامی که آنها برای اهداف جنگ توسعه یافتهاند». میتوان غفلت آشکار کلاوزویتس از تدارکات را به عنوان بیان فرهنگ استراتژیک قاره اروپا، در واقع اروپای مرکزی، که تامین و حرکت ذاتی آن نسبت به مثلاً فرهنگ آنگلو-آمریكایی کمتر مسئله ساز است، معاف کرد. همچنین میتوان استدلال كرد كه این مؤلفههای «ساز و كار جنگ» مواردی را شامل میشود كه برای همه جنگجویان متداول است (به جز در «جنگهای كوچك» بین نیروهای رسمی و غیررسمی) و بنابراین در یک نظریه عمومی برای رسیدگی به نگات برجسته نامناسب است.
چرا و چگونه تدارکات تأمین جنگ مهم است؟؟
صرف نظر از تفصیل عوامل به درباره جنگ در معاهده مربوط به کلیات، خواه تأثیر خالص تصمیم کلاوزویتس مبنی بر عدم بحث در مورد «ساز و کار جنگ» گسترده در درباره جنگ برای تحقق نظریه عمومی وی قابل تحمل باشد یا خیر، مسایل ضمنی در تصمیم گیری قطعاً به توضیحات و بحث بیشتری نسبت به آنچه هست نیاز دارند که کلاوزویتس بر تعاول و پیامدهای آن تمرکز داشته است. او درباره سیستم نظامی که امکان انجام تعامل را فراهم میکرد، خنثی بود. سؤال اینجاست که آیا این تصمیم از طرف وی به تئوری جنگ وی آسیب رسانده یا خیر. کلاوزویتس به طور واضح بیان میکند که چرا و چگونه تدارکات مهم است و اهمیت استراتژیک تدارکات تأمین را بیان می کند، اما به طور قطع او قضاوت خود را نسبت به مباحث هنری عملیاتی و فرماندهی میدان نبرد کم میکند.