زبان شعر حافظ
حافظ شناسی: از آنجا كه حافظ در طول عمر خويش با طبقات مختلفي محشور و همنشين بوده است تحت تاثير همه آنها قرار داشته است به اين معني كه از طرفي تحت تاثير زبان رسمي درباريان است و از طرف ديگر الفاظ عاميانه مردم كوچه و بازار و اصطلاحات اهل مدرسه در شعر او ديده ميشود و همين بهره گيري از زبانها و لهجــههاي مختلف است كه غزلياتش را فراگير و همه پسند كرده است حافظ زبان زمان خود را، بكار برده است و از كلمههاي غريب و منسوخ كمتر بهره گرفته است و يكي از اسرار جاودانگي شعر او همين امر است يعني استعمال لغات رايج وپرهيز از بكار گيري كلمات منسوخ.
خرم آن روز که چون گل به چمن بازآیی یا به بستان به در حجره من باز آیی
گلبن عشف من آن روز شکفتن گیرد که تو چون سرو خرامان به چمن بازآیی
عرفان حافظ
مسئله عرفان حافظ نيز براي خوانندگان حافظ و حافظ شناسان مسألهاي بسيار بغرنج و كلاف سر در گم است. سخني كه مخالفان ميگويند اين است كه چگونه مردي را كه سخن از مطرب وي به ميان ميآورد در باده نوشي با يار زيرك به جاي پياله، قدح دو مني ميطلبد، ميتوان عارف ناميد. او به حكمت و فلسفه و منطق و ديانت رو ميآورد و نتيجهاي كه به دست ميآورد حيرت در حيرت است پس بهتر ميبيند كه همه را رها كرده ودر عالم بي خبري به سر برد، در كارخانهاي كه ره عقل و علم نيست فهم ضعيف راي فضولي چرا كند؟
عرفان رندانه حافظ
حافظ اگر چه گرايشهاي عرفاني دارد ولي صوفي رسمي خانقاه نشين است زيرا منسوب به هيچ يك از فرقههاي متصوفه نميباشد و علاوه بر اين غير از عرفان به انديشههاي ديگر هم پايبند است زيرا روح سيال پروازگر او در يك جا نميايستد، او راهبر و مرشد خاصي هم ندارد و تنها براي خود پيري دلخواه در خانقاهي خيالي ساخته و پردا خته است، بدون آنكه، كسي نام ونشاني از آن در دست داشته باشد، او اين راهنماي خيالي خود را به نام هايي مانند پير ميكده، پير ميفروش، پير خرابات، پير مغان مينامد.
عرفان شاعرانه
اما عرفان وقتي وارد شعر ميشود، حال و هوايي ديگري پيدا ميكند و به ياري كلمات شاعرانه اوج ميگيرد و لطافت و شور و جذبه ديگري به هم ميزند كه ما آنرا عرفان شاعرانه ميناميم، عرفاني كه در آن به جاي اصطلاحات ومطالب قلنبه ودشوار وخشك ياد شده، كلمات و عبارات لطيف شاعرانه ورمزي زيبا به چشم ميخورد. گاهي اصطلاحات عرفاني، فني و شاعرانه در شعر حافظ و شاعران ديگر بر هم منطبق ميگردد، يكي از ويژگيهاي عرفان شاعرانه، برجستگي جنبههاي رمزي و استعاري آن است.