شرح احوال و زندگانی نظیری نیشابوری
نظیری نیشابوری از شاعران برجستهي سالهاي آغازين قرن يازدهم هجري است؛ «اسم شريفش محمدحسين است، خاقان اقاليم سخنوري و سلطان ممالك معني پروري بوده است.
برخي تذكره نويسان زادگاه او را «جوين» دانستهاند. از همان ابتداي حيات به كسب علم و ادب پرداخت و زبان به شاعري گشود و در ديار خود نام برآورد. به هر حال نظيري نيشابوري در زمان خود از شاعران نام آور بوده است.
در سفر بازرگانيش به جز بازرگاني، به معاشرت با شاعران و تمرين شاعري و جواب گفتن غزل هاي ديگر شعرا پرداخت و در محفلهاي ادبي مطرح شد.
اشعار دینی نظیری نیشابوری
در ديوان نظيري نيشابوري ميتوان ابياتي را يافت كه دالّ بر شيعه بودن وي است و مشخص است مهر و محبت علي(ع) سراپاي وجودش را در برگرفته است. او قصايدي در مدح حضرت علي (ع)، امام رضا (ع) و حضرت زهرا (س) دارد.
ظاهراً به جهت اقامت طولاني در هند و عدم انتشار قصايدي كه او در مدح حضرت علي (ع) و ديگر امامان سروده و نيز نام بردن به احترام از خلفاي سهگانه در برخي از قصايد خود در بعضي از مجامع شيعي در مورد تشيع او تشكيك ايجاد شده بوده لذا نظيري نيشابوري در ابيات پاياني قصيدهاي كه در تولد يكي از دختران خود سروده و آن را با نعت حضرت زهرا (س) به پايان برده است ضمن برشمردن دلايل ولادت حضرت (ع) آن ابيات را براي «دفع شبهه» كافي دانسته ميگويد.
اخلاق نظيري
اكثر تذكره نويسان نظيري نيشابوري را فردي آزاده، بلند طبع، ديندار، عارف، مهماننواز و خوش برخورد معرفي كردهاند. مؤلف عرفات مينويسد: «… تا زمان درگذشتن وي هميشه صحبت اتفّاق ميافتاد؛ او را منفعتي عظيم از تجارت و زراعت و تكلّف حضرات به هم ميرسيد و همه را صرف احباب و فقرا ميكرد از جمله در همان سالي كه فوت ميشد، نزد مخلص حساب كرد، بيست و يك هزار روپيه هوايي به هم رسانده بود و الحق پدر و مادر درويشان و فقيران بود نفع عظيم از او به اهل استحقاق ميرسيد.»
نگاه نظيري به شاعران متقدم
با مطالعهي غزليات نظيري نيشابوري درمييابيم كه در اشعارش به اكثر غزل سرايان معروف نظر داشته است اما بيش از هر شاعري به خواجهي راز، لسان الغيب حافظ شيراز توجه و عنايت ويژه دارد و در برخي از غزلياتش به استقبال اشعار خواجه رفته است و او را مقتداي خويش قلمداد كرده و بدين طريق كلامش را اعتبار بخشيده است.
سبك شعري نظيري نيشابوري
دنياي شعري نظيري نيشابوري پر از نكتههاي لطيف است و هر لحظه آدمي را دچار حيرت ميكند و خوانندهي با ذوق را در سير انديشهاش غوطهور ميسازد. او «اولين و يا حداقل موفقترين شاعري است كه با وجود بهرهگيري بسامان از زبان بازار به زبان شعري كلاسيك و امكانات گستردهي آن توجه كرد.
او با جمع كردن بهنجار زبان كوچه و زبان ادب كلاسيك نوعي كهنگي و قدمت و طبعاً استواري و متانت به زبان غزل خويش بخشيد و زبان شعر خود را از شعراي «مكتب وقوع» كاملاً جدا ساخت. گرچه شعراي هم عهد و يا بعد از او هرگز به اندازهي او از امكانات زباني ادب كلاسيك بهره نگرفتند، اما به نوعي متأثر از او شدند، نظيري نيشابوري در مقابل سادهخواهي و سادهگوييهاي شعراي قرن دهم به نوعي موضعگيري دست زده است.